پیشینه و کارکرد شبکه تلویزیونی الجزیره قطر
تلویزیون الجزیره متعلق به دولت قطر است که در آغاز به بیبیسی عربی تعلق داشت و دولت عربستان هزینههای آن را پرداخت میکرد. اما این شبکه با یکی از مخالفین دولت سعودی مصاحبهای کرد که عربستان معترض شد ولی بیبیسی نپذیرفت که از پخش چنین برنامههایی جلوگیری کند.
دولت عربستان قبول کرد الجزیره را بفروشد که دولت و ولیعهد قطر این شبکه را به بهای ۱۵۰میلیون دلار خریدند.
اکنون شبکه الجزیره در مورد مسائل داخلی قطر سکوت میکند. این کشور مهمترین پایگاه آمریکا در منطقه و نزدیکترین دولت عربی منطقه به واشنگتن است.
زمانی که الجزیره خریداری شد، هدف آن ایجاد حوزه نفوذ در کشورهای عربی با جلب اعتماد بینندگان بود و این امر با انتشار اخباری میسر میشد که تلویزیونهای عربی از آن دریغ میکردند و اقدام این شبکه در جلب بیننده بسیار موثر بود.
نقش اطلاعاتی الجزیره
الجزیره تنها شبکهای است که نقش اطلاعاتی بازی میکند. مثلا تلاش کرد اعتماد جریان القاعده را به دست آورد که این موضوع چند مزیت داشت.
نخست اینکه الجزیره میتوانست برای بخشی از جهان عرب که به تلویزیونهای دولتی اعراب توجهی نداشتند نشان دهد کاملا بیطرف است. همچنین اختصاصی کردن دستیابی به مصاحبههای القاعده یا اخبار مربوط به اقدامهای این گروه، سبب شد مخاطبان زیادی در جهان غرب پیدا کند و از جنبه اقتصادی با فروش این فیلمها به منابع مالی وسیع و اعتبار دست یابد بویژه فیلمهایی که در بیبیسی یا سیانان با علامت الجزیره و بهعنوان خبراختصاصی پخش میشد.
دو حادثه مهم سبب شد آمریکاییان سود زیادی از این تلویزیون ببرند. نخست دستگیری خالد شیخمحمد بهعنوان طراح عملیات ۱۱سپتامبر در پاکستان بود و خبرنگاری که با موبایل روشن رفته بود باعث شد با ردیابی الکترونیکی محل وی شناسایی شود. دوم بمباران محل مصاحبه الجزیره با اسامه بنلادن توسط نیروهای آمریکایی بود.
الجزیره و جهان اسلام
الجزیره ضربههای جبران ناپذیری نه فقط به منافع ایران بلکه به منافع جهان اسلام زده است. این شبکه همیشه با پخش مکرر مصاحبههای القاعده، چهرهای خشن از اسلام جلوه میدهد و برای افرادی سودمند است که میخواهند ترس را در جهان مسلط کنند و با ترساندن شهروندان کشورهای غربی سعی کنند نشان دهند که حضور ما آمریکاییها در خاورمیانه به این دلیل است که این ترس را برطرف کنیم.
تصاویر سربریدن یک گروگان آمریکایی که در الجزیره همراه با شعار اللهاکبر پخش شد، چهرهای خشن، غیرانسانی و ضداسلامی را به نمایش درآورد که بعدا با اعتراضهای مسلمانان رو بهرو شد.
وضعیت مالی شبکه الجزیره
الجزیره مانند برخی رسانههای دیگر در روابط ناسالم مالی قرار داشت که مدیر قبلی این تلویزیون و دو خبرنگار آن پولهای هنگفتی از صدام حسین گرفته بودند که پس از سقوط صدام و کشف اسناد در اداره اطلاعات و استخبارات عراق، مدیر این شبکه مجبور به استعفا شد.
آن پولها نشان میداد که چرا الجزیره با شدت از صدام دفاع میکرد.
این شبکه در دفاع از رژیم صدام و طالبان پایدارترین و مستمرترین شبکه تلویزیونی بود که تا روز آخر از این دو دیکتاتور دفاع میکرد و تنها خبرنگاری که پس از فتح کابل از افغانستان فرار کرد خبرنگار الجزیره بود.
از روزی که دولت موقت در عراق سر کار آمد همیشه به رفتار و شیوه الجزیره اعتراض داشت و معتقد بود این تلویزیون بسیار تحریکآمیز عمل میکند و سبب میشود ایجاد ثبات در عراق با دشواری مواجه شود.
هیچ تلویزیونی کاملا بیطرف نیست
تمام رسانهها و تلویزیونها معمولا با توجه به اینکه در مالکیت چه کسی هستند "یک خط سیاسی" را دنبال میکنند و برخی مسائل را برجسته و برخی دیگر را کمرنگ میکنند.
الجزیره نیز از این قاعده جدا نیست. حتی در بیبیسی نیز میتوانید این خطوط را ببینید، زیرا آنها با برخی افراد مصاحبه میکنند و با برخی دیگر مصاحبه نمیکنند.
تلویزیون در برخی موارد با سیاستهای دولت رابطه دارد. مثلا قطر همیشه با عربستان اختلاف مرزی داشته و در دهه ۹۰این اختلاف اوج گرفت. در آن زمان رابطه ایران و عربستان با تنشهایی در مورد کشتار حجاج ایرانی رو بهرو بود.
نزدیکی دولت قطر به ایران، فضای مناسبی را در دو کشور ایجاد کرد. پس از اینکه دولت ایران در اواخر دوره آقای رفسنجانی و در زمان آقای خاتمی سیاست ارتباط با هم را برقرار کردند و این رابطه ارتقا پیدا کرد یکی از خطوط تلویزیون الجزیره، خدشهدار کردن این رابطه بود.
پوشش کمرنگ سفر آقای خاتمی به عربستان سعودی و برجسته کردن مطالبی که توسط افراد عادی در مطبوعات ایران علیه عربستان نوشته میشود در برنامه خبری الجزیره، از مواردی است که میتوان نشان داد این شبکه در پی تیره کردن روابط ایران و عربستان است زیرا نزدیکی تهران و ریاض علیه منافع قطر محسوب میشود.
نکته دیگر اینکه بیشتر کشورهای عربی بهخاطر رفتار تحریکآمیز تلویزیون الجزیره اجازه فعالیت دفتر این شبکه را ندادند. حتی امارات متحده عربی که یک مرکز رسانهای است به الجزیره اجازه تاسیس دفتر نداد.
کویت نیز دفتر الجزیره را بست و در عراق هم پیش از انتخابات، دولت موقت چنین اقدامی را انجام داد که الجزیره در این کشورها با محدودیت مواجه بود. حتی بحرین نیز این مشکل را دارد.
این موضوع فقط مربوط به ایران نیست ولی در مورد بسته شدن الجزیره در کشورهای دیگر، اعتراضی نمیشود ولی همزمان با تعلیق فعالیت دفتر این شبکه در ایران، تبلیغات وسیعی ایجاد شد.
تلویزیون الجزیره و رژیم نژادپرست صهیونیستی
در چنین وضعیتی که الجزیره با کشورهای عربی دچار مشکل بود تنها در اسراییل پایگاهی بسیار گسترده داشت. الجزیره تنها شبکهای از کشورهای عربی است که در اسراییل خبرنگار دائم دارد و نخستین رسانه تلویزیونی جهان عرب بود که با مقامهای اسراییلی مانند "شیمون پرز" و "آریلشارون" مصاحبه کرد در حالیکه این مساله در جهان اعراب مشاهده نمیشود.
در مورد روابط تلآویو و دوحه نیز وزیر فرهنگ اسراییل یک ماه پیش بنا دعوت همسر امیر قطر به این کشور رفت که نشان میدهد فعالیت الجزیره در اسراییل خیلی برجسته است و سیاستهای خبری این شبکه کم و بیش برای تلآویو قابل تامل است.
سیاست الجزیره در مورد ایران
در مورد تاسیس دفتر در تهران، الجزیره از همان آغاز «غسان بنجدو» که خبرنگار بیبیسی عربی در ایران بود را به خدمت گرفت و این شبکه سعی کرد سیاستی دوپهلو ایفا کند. بن جدو یک مسیحی مسلمان شده بود که از لبنان به تهران آمد اما بگونهای عمل کرد که خود را طرفدار دولت نشان دهد و سعی میکرد خود گزارشهای مثبت را تهیه کند و گزارشهای انتقادی را خبرنگاری در قطر مطرح میکرد و هر زمانی که به بنجدو اعتراض میشد چرا این گزارش پخش شده، میگفت "کار من نبوده و اطلاعی نداشتم".
الجزیره از همان ابتدا در برنامههای خود از خلیج عربی نام میبرد که این مساله مهم بود. در واقع یک نوع آزمون حساسیت مقامهای ایرانی تلقی میشد.
همچنین در تمام تحلیلها و گزارشهای روزشمار الجزیره با موضوع حوادث بویژه جنگ ایران و عراق، از صدام جانبداری میشد. این شبکه معتقد بود در حقیقت اسراییل در این جنگ طرفدار ایران و دشمن عراق بوده و همیشه این موضوع را در مناسبتهای مختلف مطرح میکرد که در واقع موضع الجزیره بود نه موضع افرادی که با آنان مصاحبه میشد.
منبع: ایرنا